- وجه چهارمی که برای اثبات قاعده ملازمه میشد اقامه کرد این بود که یک بحث تاریخی است که حتی در مباحث فلسفی قبل از اسلام و در فلسفه یونان هم وجود داشته است و اختلاف جدی در عالیترین سطوح وجود دارد.
- غیر از آن چهار رأی اصلی در رابطه با مجازات اخروی با اعمال دنیوی که عبارت بود از قرارداد بودن یا علیت ناقصه یا علیت تامه یا تجسم و عینیت، احیاناً قولها و دیدگاهای دیگری به تفصیل وجود دارد و گفته میشود که آیات قرآن را از یک طرف که میبینیم و به ظاهر اولیه آنها که مراجعه میکنیم دو طایفه میبینیم که بعضی ظهور در این دارند که آن عذاب یا تنعمِ همان عمل است و طایفه دیگر این است که یک جهان مستقلی وجود دارد که انسان به آنجا منتقل میشود و به نحو عذاب یا ثواب و نعمت از آن متأثر میشود.
- استدلال و تقریر پنجم برای اثبات نتایج حکم، ملازمه بین حکم عقل و نتایج حکم است، یعنی ثواب و عقاب است، مثل آن استدلال قبل اما با این بیان که اعمال رابطه واقعی دارند و میان اعمال خوب و بد و مجازات اخروی یک رابطه واقعی است و برای اثبات اینکه هر چه اینجا هست بازتابی آنجا دارد از خود نقل استفاده میکنیم و نصوص و اطلاقاتی وجود دارد که این را اثبات میکند.
- استدلال و تقریر ششم این است که این است که این استدلالات ما را به این نقطه میرساندکه نتایج احکام مترتب بر احکام عقل عملی است، یعنی عقاب و ثواب با آن نسبتی دارد و با آن تناسب و مناسخت دارد تا نتیجه حکم، اثبات ملازمه میکرد و ممکن است بگوییم از این بالاتر، عین حکمی که عقل میفهمد، شارع آن را حکم میکند.
در چهل و یکمین جلسه از مباحث درس خارج فقه روابط اجتماعی، استاد معظم آیت الله اعرافی به بیان تقریر پنجم و ششم در ذیل گام دوم برای اثبات ملازمه بین حکم عقل و شرع پرداختند که لازم است جهت بهرهمندی از تفصیل مطالب مذکور صوت جلسه این درس را استماع فرمایید.