- در جلسه گذشته گفته شد که اگر ما باشیم و ادله لاحرج، مانند «ما جعل علیکم فی الدین من حرجٍ»، از جهت صناعی هم شامل واجبات میشود و هم محرّمات و اگر یک وجوبی حرجی و یا یک تحریمی حرجی جعل شد خدا آن را نفی میکند.
- یکی دیگر از ادله بر عدم جریان لاحرج در محرّمات این است که فقها در محرمات به لاحرج تمسک نکردهاند.
- به نظر ما این بیان ناتمام است؛ زیرا در روایات به لاحرج در محرمات تمسک شده است. یکی از این روایات، روایت هیثم بن عروة التمیمی است. امام علیه السلام در این روایت میفرمایند که درست است کَندن مو برای محرم حرام است، اما اگر محرمی میخواهد عادتاً صورتش را بشوید یا اسباغ الوضو کند، اگر بخواهیم بگوئیم باز هم در آن حرام است خود این حرمت حرجی میشود و امام عليهالسلام به «ما جعل» تمسک کرده برای نفی حرمت. پس معلوم میشود لاحرج در محرمات نیز جریان پیدا میکند.
- در استدلال به روایت اشکالاتی است: یکی اینکه بین نفی کفاره و نفی الحرمه تلازم است، اما بین وجود کفاره و وجود حرمت تلازم نیست و دیگر اینکه اسباغ الوضو مستحب است و نتف برای محرم حرام است، و چطور میشود که امام علیه السلام برای رعایت یک مستحب دست از ملاک این تحریم بردارند؟ و این سخن یک اضطرابی در روایت ایجاد میکند و اضطراب مانع از صحّت استدلال به روایت است.
- با بیانی که ما برای روایت گفتیم روشن میشود که روایت نمیخواهد بگوید چون اسباغ الوضو مستحب است «یجوز النتف»! بلکه روایت میگوید اینجا اصلاً نتف حرام نیست.
- مواردی هم فقها به لاحرج در محرمات تمسک کردند مثل اینکه فرمودهاند: در بین عمره تمتع و حج تمتع مشهور فقها به عنوان یک حکم مولوی فتوا میدهند که خروج از مکه حرام است و اگر بقای در مکه بر کسی حرجی شد اینجا میتواند خارج شود.
در سیزدهمین جلسه از مباحث درس خارج قاعده سلطنت بر اعضاء، استاد معظم آیت الله فاضل لنکرانی پس از بیان خلاصهای از بحث جلسه گذشته به بیان اینکه در روایات و همچنین در کلام فقها در محرمات به لاحرج تمسک شده است میپردازند که لازم است جهت بهرهمندی از تفصیل مطالب مذکور صوت جلسه این درس را استماع فرمایید.