- بحث در این است که آیا انسان بر اعضای خودش سلطنت و مالکیت دارد و میتوان اعضای خود را اهدا کرده یا بفروشد؟ گفته شد کسانی که قائل به حرمت هستند به آیه شریفه: «وَ لاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» تمسک کردند و در مورد آیه بیان شد که از کلمه «بِأَيْدِيكُمْ» به راحتی میتوان الغاء خصوصیت کرد، اما از خود عنوان «لاَ تُلْقُوا» نمیتوانیم الغای خصوصیت کنیم.
- آیا با توجه به اینکه مورد آیه انفاق است میتوانیم بگوییم هلاکت در این آیه ظهور در هلاکت نفس دارد؟
- «تهلُکة» در آیه اعم از تهلُکه جانی و مالی است و تهلُکهی جانی اختصاص به مُردن ندارد، بلکه اگر عضوی از اعضا از کار بیفتد این هم عنوان معنای هلاکت را دارد.
- آیه دلالت بر یک قاعده کلی دارد و اختصاصی به بابی دون بابٍ ندارد. آیه میفرماید حرام است انسان خودش را در معرض هلاکت قرار بدهد، هلاکت هم هلاکت مالی و هم جانی و جانی چه تمام جان و چه بعضی از اعضا و جوارح و هر چه که صدق هلاکت کند.
- اولین ثمرهای که از این آیه استفاده میشود این است که آیا انسان میتواند خودش را عقیم به عُقم دائم کند یا نه؟ به حسب عنوان اولی اگر کسی خودش را عقیم کند ولد از او منتفی میشود و بچه فرضی او هلاک میشود، بچهای که اگر عقیم نمیشد به دنیا میآمد. در این صورت به این آیه به خوبی میشود تمسک کرد.
- دومین ثمره در مسئله حرمت تدخین است که بعضی از مراجع بزرگوار فعلی بر اساس تمسک به همین آیه در استفتائاتشان وارد شده و فرمودهاند: استعمال دخان حرام است.
- در مورد ثمرات نظر ما این است که استدلال تمام نیست؛ زیرا اگر چه در مسئله تعقیم استدلال به این آیه را درست میدانیم اما در مسئله دخان استدلال به آیه تمام نیست؛ زیرا این «هلاکت» ظهور در فعلیت دارد یا قریب الی الفعل؛ اما اگر یک هلاکت تدریجی باشد این هلاکت مشمول آیه نیست.
در سومین جلسه از مباحث درس خارج قاعده سلطنت بر اعضاء، استاد معظم آیت الله فاضل لنکرانی پس از بیان خلاصهای از جلسه قبل به معنای هلاکت و ثمرات بحث میپردازند که لازم است جهت بهرهمندی از تفصیل مطالب مذکور صوت جلسه این درس را استماع فرمایید.