1. نکته اول: درباره وثاقت سهل بن زیاد در میان کلمات رجالیون اختلافاتی وجود دارد، به عنوان مثال ابن غضائری در صفحه 66 کتاب رجالی خود او را ضعیف و فاسد المذهب خوانده یا کشی نیز در صفحه 837 کتاب خود او را غالی دانسته و همچنین نجاشی نیز در صفحه 185 رجال خود او را ضعیف می داند.
- استاد در صدد اثبات وثاقت سهل بن زیاد بر آمده و از راه کثرت نقل مرحوم کلینی از او، وثاقت او را اثبات کرده اند، استاد در این باره می فرمایند: یکچهارم اصول کافی از سهل بن زیاد نقل شده است. اینکه کلینی یکچهارم کتاب خود را از ایشان نقل کرده است، دلیل بر اعتماد کلینی است و اعتماد کلینی، توثیق محسوب میشود لذا سهل بن زیاد معتبر است. بقیه هم موثق هستند.
2. نکته دوم: یکی دیگر از رواتی که اعتبار یا عدم اعتبار او محل بحث و گفتگو می باشد، اسماعیل بن ابی زیاد السکونی، معروف به “سکونی” می باشد، البته معمولا به اخبار نقل شده توسط او اعتنا شده و اخبار او معتبر دانسته می شوند.
- استاد در نکته ای درباره سنی بودن او اینچنین فرموده اند: سکونی سنی است و معمولاً نمیگوید عن ابی عبدﷲ بلکه میگوید عن جعفر عن ابیه عن آبائه. هر حدیثی که اسم امام معصوم بود و از پدرانش نقل کرده بود، معلوم میشود که راوی سنی است شبیه حدیث سلسله الذهب که امام سند آورده است و معلوم میشود که راوی سنی است. این حدیث برخلاف این قاعده، سکونی گفته است عن ابی عبدﷲ؛ احتمال دارد که در حدیث دست برده باشند و عن جعفر را به عن ابی عبدﷲ تبدیل کرده باشند. بههرحال امام صادق از امیرالمؤمنین نقل کرده است.
3. نکته سوم: در این نکته به دو مطلب در رابطه با “أبان بن عثمان” می پدازیم.
- مطلب اول:
- استاد فرموده اند: کشی درباره او گفته است او از اصحاب اجماع است و روایات او قبول میشود و این مطلب با کلام علامه حلی در تضاد است.
- در تحقیق کلمات استاد باید گفته شود که:
- کشی در صفحه 673 کتاب رجالی خود او را از اصحاب اجماع دانسته اند.
- علامه حلی خود در کتاب رجالی خود درباره او فرموده اند: فالأقرب عندي قبول روايته و إن كان فاسد المذهب، للإجماع المذكور. (رجال العلامة الحلی، ص22).
- بنابراین تعارضی میان کلامه علامه حلی با قول کشی وجود ندارد، البته استرآبادی در کتاب “منهج المقال فی تحقیق أحوال الرجال” این مطلب که پسر علامه عدم وثاقت او را از پدر خود نقل کرده است، نوشته است.
- مطلب دوم:
- استاد فرموده اند: ابان سه چهار حدیث از ابی الحسن نقل کرده است که علیالقاعده موسی بن جعفر مراد است و کسی که ناووسی باشد از موسی بن جعفر نقل نمیکند. احتمال زیاد دارد که اینکه در کتابها گفته شده است ابان کان من الناووسیه، اشتباه است و ابان کان من القادسیه صحیح است یعنی اهل منطقه نهاوند بوده است. دو شاهد دارد این مطلب: چون از موسی بن جعفر نقل کرده است و چون کشی میکند اجماع داریم که روایاتش قبول میشود. قهرا کلام علامه حلی و فخر المحققین پذیرفته نیست.
منبع مطالب مذکور:
ahmadabedi.com
ahmadabedi.com
fiqhci.com
fiqhci.com