در این جلسه مطالب ذیل مطرح شده اند:
- تقاضا کننده حجر در اشخاص حقیقی: شرط حجر این است که کسی تقاضای حجر کند پس اگر طلبکارها تقاضای حجر نکنند، حاکم حکم به حجر نمیکند و خود شخص نیز نمیتواند تقاضای حجر برای خودش بکند؛ چون همیشه اصل بر عدم حجر است الّا ما خرج بالدلیل.
- تقضا کننده حجر در شرکتها: امروزه دادستان یا مدعی العموم تقضا کننده حجر میباشد در زمان معصوم نیز قاضی و حاکم شرع تقاضا کننده حجر بود.
شرکتها دو گونه هستند:
- شرکت محدود: دادستان یا قاضی حق حجر ندارند.
- شرکت بزرگ: دادستان میتواند تقضای حجر کند و قاضی حکم به حجر دهد.
اگر سهامداران و مردم از ورشکستگی شرکت بزرگ خبر نداشته باشند، دادستان میتواند تقاضی حجر دهد؟ (چون شرط حکم به حجر، طلب ذی حق است) سه صورت دارد.
نکته: امکان اختلاف طلبکارها نسبت به یک نفر در تقاضای حجر وجود دارد. در شرکت نیز این اختلاف وجود دارد.