معرفی کتاب
|
دیدگاه کاربران
استاد عباسی خراسانی در این جلسه به بررسی اطلاقات و ادله مربوط به صحت معاملات بورسی از منظر قرآن و روایات میپردازد.
جلسه با حدیثی اخلاقی از امام رضا (ع) آغاز میشود که تأکید بر لزوم قدرشناسی و حسن استفاده از نعمتهای الهی دارد. این حدیث که از علیابنشعیب نقل شده است، اشاره به این دارد که نعمات الهی همچون موجودات وحشی هستند و اگر انسان از آنها درست استفاده نکند، این نعمات به سرعت از دست او خواهند رفت. حضرت رضا (ع) توصیه میفرمایند که باید به نحو احسن از نعمات استفاده کنیم و قدردان آن باشیم، چرا که نعمات اگر از دست بروند، دیگر بازنمیگردند.
پس از این مقدمه اخلاقی، استاد عباسی به خلاصه درس گذشته میپردازند. در این بخش تأکید میکنند که بورس نوعی تجارت است و اصطلاح "متاجر" به عنوان مناسبترین عنوان برای مباحث مرتبط با بازار معرفی میشود. ایشان بورس را به عنوان تجارتی میدانند که در آن هم سود و هم ضرر ممکن است، و معاملات در بورس همچون سایر معاملات، شامل تجارت محسوب میشود.
در ادامه، به ادله قرآنی و روایی مربوط به صحت بورس اشاره میشود. اولین دلیل قرآنی که به آن استناد میشود، آیه «تجارة عن تراض» است. استاد عباسی معتقد است که بورس تحت شمول این آیه قرار میگیرد، چرا که معاملات در بورس با رضایت طرفین صورت میگیرد. بورس به عنوان محلی برای انجام معاملات اوراق بهادار، سهام، و اوراق قرضه شناخته میشود و شامل انواع مختلف معاملات میشود. بنابراین، بورس نوعی تجارت است که مطابق با آموزههای قرآن صحت دارد.
دومین دلیل قرآنی که به آن استناد میشود، آیه «یا أیها الذین آمنوا أوفوا بالعقود» از سوره مائده است. استاد عباسی توضیح میدهد که این آیه اطلاق دارد و همه عقود و معاملات را شامل میشود. به اعتقاد ایشان، وفای به عقود در این آیه، دلیل عقلی دارد نه شرعی، به این معنا که نه تنها مسلمانان، بلکه غیرمسلمانان نیز موظف به رعایت این اصل هستند. این اطلاق شامل معاملات حقیقی و حقوقی هر دو میشود، یعنی هم اشخاص حقیقی و هم اشخاص حقوقی موظف به وفای به عقود خود هستند.
یکی از اشکالاتی که ممکن است مطرح شود این است که وفای به عقود تنها شامل اشخاص حقیقی باشد، نه حقوقی. اما استاد عباسی پاسخ میدهد که تاریخ نشان میدهد که حتی در زمان نزول آیات قرآن، شخصیتهای حقوقی مانند کعبه و معابد مالکیت داشتند و برای آنها نذر و هدایایی انجام میشد. این شواهد تاریخی نشان میدهد که معاملات حقوقی نیز در آن زمان وجود داشتهاند و بنابراین آیه «أوفوا بالعقود» شامل این نوع معاملات نیز میشود.
استاد عباسی در ادامه به این نکته اشاره میکنند که شارع در معاملات، روش امضایی دارد نه تأسیسی. یعنی شارع، معاملات موجود در عرف را امضاء میکنند و نیازی به تأسیس قواعد جدید ندارد، مگر در مواردی که دلیل خاصی برای محدود کردن یا تغییر آن وجود داشته باشد. بنابراین، در مورد بورس نیز، اگر عرف آن را به عنوان یک معامله معتبر بشناسد، شارع نیز آن را تأیید میکند.
یکی دیگر از نکات مطرحشده این است که در معاملات بورسی، شخص یا کارگزاری ممکن است به عنوان واسطهای بین خریداران و فروشندگان عمل کند. در چنین مواردی، اگر شک کنیم که آیا این معاملات شرعی هستند یا خیر، باید به عرف مراجعه کنیم. عرف و عقلاء در چنین مواردی معاملات را معتبر میدانند و بنابراین مشروعیت معاملات بورسی از نظر شرعی نیز تأیید میشود.
استاد عباسی همچنین به آیه «لا بیع إلا فی مُلک» اشاره میکند و توضیح میدهد که بر خلاف نظر رایج که واژه «مِلک» را به کار میبردند، ایشان معتقد است که واژه صحیح «مُلک» است. ایشان توضیح میدهد که مُلک به معنای تسلط و حکمرانی است و شامل مِلک نیز میشود. بنابراین، معاملهای که در بورس صورت میگیرد، باید بر اساس تسلط و مالکیت معتبر باشد و این شرط در معاملات بورسی رعایت میشود.
در پایان، استاد عباسی تأکید میکند که تا زمانی که بتوانیم به اطلاقات و عمومات آیات قرآن و روایات پایبند باشیم، نیازی به جستجوی قیود و خصوصیات خاص در این معاملات نیست. به عبارت دیگر، عمومیت آیات و روایات مشروعیت معاملات بورسی را تأیید میکند و تا زمانی که دلیلی خاص بر بطلان آن نداشته باشیم، میتوانیم به صحت آن اطمینان کنیم.
به طور خلاصه، استاد عباسی خراسانی با استفاده از ادله قرآنی و روایی و همچنین تحلیلهای فقهی و اصولی به این نتیجه میرسد که معاملات در بورس مشروع و معتبر هستند، مشروط بر اینکه بر اساس رضایت طرفین و شرایط عمومی عقود صورت بگیرند. ایشان همچنین به نقش عرف و عقلاء در تأیید این معاملات اشاره میکند و معتقد است که شارع نیز این معاملات را امضاء میکنند.