- گروهی که طرفدار نظریه وظیفهگرا میگوید حسن و قبح اشیاء را به بیرون خود احاله ندهید، هر چه هست در خودش هست، یک واقعیت در درون خود هست وقتی که میگوید انسان حیوان ناطق است، ماشی است، ضاحک است همه در درون خود است یک وصف فی نفسه است و گروه دیگر که طرفدار نظریه غایتگرا هستند میگویند این طرو حسن و قبح بر اشیاء تابعی از مبادی یا نتایج و آثار و غایات مترتب بر آن است.
- بر اساس سیر علمی به این رسیدیم که نمیشود حسن و قبح را از دل اشیاء بیرون برد و به این و آن گره زد و وقتی وجدانمان را که مدنظر قرار میدادیم میدیدیم که الصدق حسنٌ و بر خلاف آن الکذب قبیحً.
- در سلسله کمالاتی که برای انسانها حاصل میشود کمالات ابتدایی و نازل وجود دارد که کمالاتی است که برای قوای شهوی و غضبی و حیوانی و طبیعی حاصل میشود که با حیوانات خیلی مشترک است و یک کمالات خاصی در انسان وجود دارد فراتر از آنها که کمال فلسفی است و اینکه کسی تلاش کند به سمت آن کمال فوق طبیعی حرکت کند استحقاق مدح و ذم دارد.
- از کمال فلسفی، قضیه بدیهی اخلاقی متولد میشود که فوق این مسائل غریزی و مادی است.
- سخن ما این است که در وجدان خودمان یک رشتهای از قضایای حسن و قبح داریم که بدیهیات پایه در حسن و قبح است.
- در واجبات عقلیه هم تزاحم عقلی وجود دارد، تزاحم یک قانون خاص شرعی نیست.
- هم بدیهی وظیفهگرایی وجود دارد و هم بدیهی غایتگرایی وجود دارد هیچ کدام مطلق نیست و نمیشود این را جای آن گذاشت و در مقام جعل تزاحمی ندارند.
در بیست و هشتمین جلسه از مباحث درس خارج فقه روابط اجتماعی، استاد معظم آیت الله اعرافی به بیان تفاوت نظریه وظیفهگرا و غایتگرا پرداختندکه لازم است جهت بهرهمندی از تفصیل مطالب مذکور صوت جلسه این درس را استماع فرمایید.