- نظریاتی بود که از نظر اشاعره شروع شد و به نظریه هفتم رسیدیم و بحث در هفتمین نظریه در نظریات حسن و قبح اخلاقی بود که آیا حسن و قبح اخلاقی عقلی است؟ غیراخلاقی است؟ ذاتی است؟ غیر ذاتی است؟ اعتباری است؟ چه ریشهای دارد؟
- مرحوم استاد علامه مصباح یزدی رضوانالله تعالی علیه میفرمودند حقیقت حسن و قبح ضرورت بالقیاس الی الهدف است، البته نه هر مقدمهای برای هر هدفی که در بین مقدمه و ذیالمقدمه ضرورت بالقیاس است بلکه هدفی که یک خوبی داشته باشد و چیزی در آن باشد.
- ایشان قضایای العدل حسن و الظلم قبیح را قضایای تتولوژی و این همانی و فاقد یک معرفت افزایی جدید میداند و این نوع قضایا از نوع قضایای تحلیلی است که محمول با کاوش در موضوع استخراج میشود.
- یک نوع قضایای تحلیلیه، قضایایی است که محمول ذاتی باب ایساغوجی است که الانسان حیوانٌ ناطق و نوع دیگر این است که ذاتی باب شبیه باب ایساغوجی است. عنوان، عنوان ماهوی نیست که بگوییم جنس و فصل دارد، ولی شبه جنس و فصل است اینجا از قبیل شبیه جنس و فصل است.
- مقصود از قضییه تحلیلیه، قضیهای که محمول آن از ذاتیات باب ایساغوجی است با تسامحی که فصل و جنس و یا شبه جنس و فصل است. کلیات خمس است، عناصر ماهوی و مفهومی موضوع است با آن تعمیمی که در عناصر مفهومی دادیم که اختصاص به ماهیت نوعیه و معقول اول ندارد در معقولات ثانیه هم همینطور است.
- مرحوم استاد علامه مصباح میفرماید یک مفهوم انتزاعی از معقولات ثانیه است؛ منتزععنه این حسن و قبح همان رابطه این اعمال با آن هدف است، ضرورت بالغیر، همیشه اعمال با نتایج مترتب با آن یک ضرورت بالقیاس دارد.
- مبنای حسن و قبح در نظریه ششم ملائمت و منافرت آن «منِ» علوی یا کمال انسانی بود با آن رابطه انتزاع میشد از رابطه فعل با فاعل آن و آن درجات متعالی فاعل.
- اما در این نظریه ششم رابطه فعل با نتایج آن سنجیده میشود. در تفاوت این نظریه با نظریه قبلی، آنجا رابطه با علت فاعلی سنجیده میشد، اما اینجا رابطه با علت غایی است آن که مترتب بر فعل میشود.
در بیست و پنجمین جلسه از مباحث درس خارج فقه روابط اجتماعی، استاد معظم آیت الله اعرافی به تبیین نظریه هفتم یعنی نظریه مرحوم استاد علامه مصباح یزدی رضوانالله تعالی علیه و بیان تفاوت نظریه پنجم و ششم میپردازند که لازم است جهت بهرهمندی از تفصیل مطالب مذکور صوت جلسه این درس را استماع فرمایید.