- در بحث عدل و ظلم و پایههای عقلی آن، آیا مکتب فکری شهید صدر و نظامسازیهای ایشان از حکمت متعالیه فاصله دارد و از منطق رایج ارسطویی که بعداً در تمدن اسلامی امتداد پیداکرده است پیروی میکند؟
- آیا حسن و قبح همان عدل و ظلم است؟ با توجه به آنکه عینیت و تمایز عدل و ظلم نسبت به حسن و قبح از کلیدیترین مباحث و مسائل است به نحوی که بر مباحث فقهی پرتو میافکند، نظرات مکاتب فکری در این باب چگونه است؟
- حقیقت حسن و قبح چیست؟ آیا یک امر ماهوی است، یا یک امر معقول ثانی و یا یک امر قراردادی؟ نظریات در این باب به تفکیک فلسفی چگونه است؟ اندیشه اشاعره در این باره چگونه است؟
- اینکه اشاعره میگویند ما حسن و قبح عقلی را نفی میکنیم آیا به این معنا است که ما در مقام شناخت حسن و قبح و محسنات و مقبحات در مقام شناخت و کشف انسداد داریم و عقل ما عاجز است از اینکه پشتصحنه را ببیند؟ و یا اینکه آنها حسن و قبح عقلی را به نحو کبروی نفی میکنند و میگویند حسن و قبح واقعی در افعال نیست؟ در صورت نخست آیا مثل مذهب امامیه فکر میکنند؟
- با توجه به اینکه در خیلی از مسائل به مصالح و مفاسد دسترسی نداریم میتوانیم نسبت به حسن و قبح داوری کنیم؟ نظریه امامیه در این باب چیست؟
- با توجه به اینکه ملاکات در مصالح و مفاسد دایره وسیعی دارد و کشف آنها ساده نیست و باید جهت تزاحم آنها را دید و فی الواقع کاشف از مصالح و مفاسد واقعی شارع است و عقل انسان به این علت که علمش و شناختش نسبت به حقایق پشت پرده محدود است، آیا میتوان گفت این عدلٌ و حسنٌ یا این ظلمٌ و قبیحٌ و به دنبال آن باید و نبایدی را آورد؟ مرحوم استرآبادی در این باره چه میفرمایند؟
استاد معظم آیت الله اعرافی در سومین جلسه از مباحث درس خارج فقه روابط اجتماعی با موضوع عدل و ظلم در سال تحصیلی 1403 ـ 1402 در صدد پاسخ به مسائل فوقالذکر هستند.
برای روشن شدن پاسخ مطالب مذکور لازم است فایل صوتی جلسه سوم درس استاد معظم شنیده شود.