در جلسه گذشته بیان شد که یکی از ادله ای که ادعا شده است، دال بر قاعده الزام است، عقل می باشد:
- تقریب دلیل عقل: عقل درک میکند که الزام عملی شخص به آنچه اعتقاد دارد قبیح نیست و اگر قبیح نباشد، مطلوب ما اثبات میشود.
- پاسخ به دلیل عقل: عقل در این مورد درک کلی ندارد که بگوید هرکس هرچیزی را معتقد است، حسن است یا قبیح نیست که ملزم کنیم او را به آن در مقام عمل.
- عقل انسان میگوید انسان در مقام اعتقاد و التزام عملی به معتقد خود مختار است.
- در برخی موارد عقل حکم به حسن الزام میدهد و گاهی حکم به قبیح بودن آن، یعنی حسن و قبح آن به وجوه و اعتبارات است.
- روایات
- به نظر ما روایات تنها دلیل برای قاعده الزام هستند.
- اکثر قریب به اتفاق این روایات در تهذیب و استبصار شیخ طوسی است.
- بررسی روایات تهذیب:
- در جلد 8 و 9 کتاب تهذیب الأحکام روایات طلاق آمده است، البته شیخ طوسی از این روایات فقط قاعده الزام در باب طلاق را فهمیده نه در جمیع موارد و ابواب فقهی.
- بررسی روایت شماره 105:
- توضیح روایت و استدلال شیخ طوسی بر قاعده الزام در باب طلاق.
- بررسی اینکه آیا حلف غیرمرة بوده است یا حنث آن، و ارتباط آن با قاعده الزام.
- فهم روایت: طلاق برای شیعه صحیح نیست ولی برای سنی صحیح است.
- تفسیرهای مختلف از عبارت «لم یات امرا جهله».
- برداشتهای مختلف از روایت: قصد ناشی از اعتقاد یا قصد مجرد.
- بررسی روایت شماره 106:
- توضیح روایت و استدلال بر قاعده الزام در باب طلاق.
- جمله «ذاک دینه فحرمت علیه» به منزله تعلیل است.
- بررسی امکان تعمیم تعلیل به غیر از باب طلاق.
- نتیجه گیری قاعده با استفاده از روایات:
- به نظر استاد از این دو روایت امکان استفاده قاعده الزام به سان قاعده ای کلی وجود ندارد.