- ما یک نبوت عامه داریم که مباحث مختلف عقلی و غیرعقلی بر آن دلالت دارد و آنجا هم همین بحثها وجود دارد و یک اثبات نبوت خاصه داریم که ما با دیدن معجزه از یک شخص که ادعای نبوت دارد میخواهیم نبوت خاصه را اثبات کنیم؛ مثلاً معجزه حضرت موسی (ع) در باب اژدها نبوت ایشان را اثبات میکند.
- نقض دوم نسبت به نظریه اشاعره نسبت به اثبات نبوت با معجزه بود و اگر معجزه را دلیل نبوت خاصه بگیریم و بگوییم با آن هدایتگری خاص نبی ثابت میشود باید دو مقدمه را طی کنیم یکی خرق عادت با ممیزاتی که از هم فیزیک و شیمی و فعالیت طبیعی بشر و هم از سحر و جادو جدا کنیم و مقدمه دوم این است که این راهیابی نبی به این ارتباط و عبور از مستوای عالم ماده برای هدایتگری است و خدا هم این راه هدایت را برای او بازکرده است و اضلال هم برای خدا قبیح است.
- مرحوم شهید صدر (ره) میگویند (با قطعنظر از قبح تضلیل) اگر معجزه دلالت بر نبوت دلالت کند که نیازی به مقدمه نداریم و اگر دلالت نکند که دیگر با این تمام نمیشود. برای اینکه فرض این است که کسی این را برای نبوت دلیل نمیداند و اگر دلیل نداند، برای او نبوتی ثابت نشده است پس تضلیلی هم حاصل نمیشود و اگر دلیل باشد نیازی به ضمیمه تضلیل نداریم.
- مرحوم شهید صدر (ره) میگویند بدون قاعده قبح اضلال و قبح تضلیل میشود از چند راه نبوت را اثبات کرد و ما میگوییم بدون قاعده قبح اضلال و قبح تضلیل نمیشود نبوت را اثبات کرد؛ چون عقل عملی میگوید بر خدا اضلال و تضلیل قبیح است.
جهت بهرهمندی از تفصیل مطالب مذکور، لازم است دوازدهمین جلسه از مباحث درس خارج فقه روابط اجتماعی که توسط استاد معظم آیت الله اعرافی تدریس شده است استماع فرمایید.